خدایا متشکرم نه گفتن رو بهم یاد دادی...

ساخت وبلاگ

میگه به حرف مادرت که گوش نمیدی
ب منه دیوونه گوش بده! ( تجربه نشون داده بعضی آدما میخوان حرفشونو ب کرسی بشونن ، خودشونم تحقیر میکنن که آدم با خودش بگه چرا به حرفشون گوش نمیدم )

میگم دور از جون
بفرمایید نصیحتتون رو!

بیا دختر یه خواستگار خوب برات سراغ دارم شوهر کن راحت شو!

من راحتم ممنون :)

اینقدر خوبه که خدا میدونه

میگم خوبه که خوبه خدا ب پدر و مادرش ببخشه

میگه میبرتت مسافرت شمال دریا اینور اونور هر جا بخای

میگم نه ممنون دریا ندیده نیستم

میگه خب باشه میگم ببرتت کربلا مکه سفرهای زیارتی

میگم نه ممنون نه کربلا میخوام نه مکه اصلا" حسرت چیزی ب دلم نیست
( * تو دلم میگم :  جز یه کس و یه چیز..)

میگه وا مگه میشه
تو جوونی الان خواستگار داری دو روز دیگه پیر میشی زشت میشی می افتی گوشه خونه
:| ( هلاک آینده نگریتونم! )
( تجربه نشون داده بعد  از تحقیر خود شروع ب تحقیر خوده فرد میکنن برای رسیدن ب هدفشون )

خیلی ممنون از تعریف تون ولی میگم که حسرت چیزی ب دلم نیست که بخاطرش ازدواج کنم

میگه مگه میشه آدم حسرت چیزی به دلش نباشه
والا خیلی خوبه بگو چیکار کردی حسرت چیزی ب دلت نیس؟

تو دلم گفتم ( + از بس رنج و سختی کشیدم...)

گفتم ب هر حال نمیخوام.
و این پسر خوب هم مثل بقیه پسرهای خوب ان شاءالله خوشبخت بشن.

×بعدم گفت برو خداروشکر کن دختر من نیستی وگرنه تا الان صد بار بزور شوهرت داده بودم!
خیلی پدر و مادرت خوبن که هیچی بهت نمیگن
(آره بعدم شروع میکنن ب ایجاد حس عذاب وجدان تو وجود آدم برای رسیدن ب نیتشون )

گفتم آره خوبن  خداروشکر مثل شما نیستن :)
خدا صبر بده ب دختر شما!

* تو.. و عشق و محبتتو مهربونیات ،  لبخندتو خنده های از ته دلت.. کلا" تو مجنون مهربون قشنگم..

+ با این همه سختی هنوزم خجالت میکشم بگم خدایا, این سختی ها بدبختیه واقعا خجالت میکشم فقط میگم حکمت توئه...

× همین بلا رو سر دختر خودش آورد الان با ناراحتی اعصاب و ... برگشته خونه پدر ، هنوزم دست از سرش بر نمیداره ، میگه هر کی بیاد میدمش بره!

/ با همه ی این حرفا من نیت بنده ی تو رو قضاوت نمیکنم ، شاید راه کار خیر کردن رو بلد نیست ولی به هر حال ممنون که تو دل همین رنج و سختی ها ، شجاعت نه گفتن رو بهم یاد دادی خدا...
ممنونم نعمت خیلی بزرگیه
و اینکه
خدایا, هیچی و همه چی از مظلومیت دخترا...

 

مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.....
ما را در سایت مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7yeksabadsib7 بازدید : 176 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:05