خداآ ، خداآ ، چه خوب که آبروی من به خاطر تو بره!

ساخت وبلاگ

 
روضه خون داشت میگفت :

خداآ">خداآ ، خداآ
چه خوب که آبروی من به خاطر تو بره!

گوش هام تیز شد و چهره ام متعجب

با دقت بیشتر گوش دادم بقیه حرفای روضه خون رو

داشت میگفت :
بلند و با افتخار میگفت :

خداآ ، خداآ
چه خوب که آبروی من به خاطر تو بره!
چه بهتر که من بی آبرو باشم اما کاری که میدونم درسته انجام بدم ، کاری که مردم پشت سرم حرف بزنن بد بگن
اما خیالم راحت باشه که کاری که حق و درست بوده انجام دادم
و چه خوب که آبروی من به خاطر تو بره!

دلم از حرفش انگار تکون خورد
اشک تو چشمام جمع شد
و گفتم ای خدا
چه امتحان عجیبی
بی آبرویی برای خاطر تو
چقدر باید عزیز باشی
چقدر باید مهم باشی
که خدا اینطور امتحانت کنه!

و اینطور با افتخار صداش بزنی و ازشم تشکر کنی!

و دیگه تا آخر روضه فقط داشتم به این حرف روضه خون فکر میکردم و به اینکه چه عشق و ایمان و اعتمادی باید باشه بین بنده و خدا که بتونه این امتحان رو با افتخار فریاد بزنه!

+ روضه خون آدم آبرومند و محترم و عزیزی بود با اینکه پشت سرش حرف می زدند!

حالا همه ی مجلس داشتند حرفش را تایید می کردند
انگار خدا داشت میگفت تو به خاطر رضای من بی آبرویی رو خوب دیدی ، 
من هم تو را عزت و آبرو میدهم

و چه کسی میخواهد و یا می تواند آن را خراب کند؟
هیچکس... 

مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.....
ما را در سایت مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7yeksabadsib7 بازدید : 171 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:21