در گودی قتلگاه با آن سر و وضع و حال لبخند مهربانی زد... به شمر که نشسته بود روی سینه ی حضرت خیلی مهربان لبخند زد و گفت : به من یکم آب بده ، دعات میکنم ، خدا میبخشتت. انگار از هیچکس کینه نداشت از بس مهربان بود و راضی به رضای حق ، سید الشهداء حسین علیه السلام + مهربان ارباب برای اینکه کینه به روح و قلب ما راه نیابد دعا کنید. ما هم ستم دیده ایم.. ,لبخندقتلگاه ...ادامه مطلب